
همکاری اخیر بین Depop و The Sims به نظر می رسد نگاهی اجمالی به اینکه رسانه های اجتماعی با توسعه وب 3.0 و متاورس چگونه به نظر می رسند. آواتارها منشأ خود را در بازی پیدا میکنند و در رسانههای اجتماعی ما تمایل داریم از تصاویر خودمان به عنوان آواتار خود استفاده کنیم، که یک نمایش بصری از خود به شکل دیجیتال است. فضای وب 3.0 پلتفرم های فعلی رسانه های اجتماعی را بهبود می بخشد و به ما امکان می دهد تا به روشی تعاملی تر و معنادارتر درگیر شویم و به ما امکان می دهد بازنمایی های سه بعدی از خودمان ایجاد کنیم، چه بر اساس شباهت فیزیکی خود یا یک بازنمایی خلاقانه تر که جنبه هایی از شخصیت ما را تجسم کند. ممکن است در زندگی واقعی نشان داده نشود.
Sims 4 دارای ThrifTea است، یک فروشگاه دستفروشی درون بازی و فروشگاه حبوبات، با موجودی چرخشی از سهام که توسط برخی از محبوبترین فروشندگان واقعی Depop مانند سلنا ویلیامز (@selenasshop) و جرمی سالازار (@happyxloco ) طراحی شده است. سپس سیمها میتوانند این لباسها را بپوشند تا آنها را باد کنند، که ارزش آنها را افزایش میدهد و سپس زمانی که دیگر آنها را نمیپوشند، برای Simoleans بفروشند.
هفته مد Metaverse و اینفلوئنسرهای مجازی
متاورس هنوز در دسترس نیست، اما رویدادهایی وجود دارد که نمایانگر ظاهری است. به عنوان مثال، هفته مد Metaverse (MVFW) را در نظر بگیرید، این رویداد در Decentraland برگزار شد و اینفلوئنسرهای مجازی در حال مدلسازی پوشیدنیهای دیجیتالی از برخی از بزرگترین نامهای مد لوکس بودند. این پوشیدنیهای دیجیتال را میتوان بهعنوان یک کالا از طریق NFT خرید و سپس روی آواتار خود قرار داد، برخی از آنها دوقلوهای فیزیکی نیز داشتند. صندلی های دیجیتالی ردیف جلو نیز برای برخی رویدادها برای خرید در دسترس بود، و با نشستن آواتارهای مشهور و روزنامه نگاران مد، ایده «دیده شدن» زیاد بود.
همانطور که برندها در توسعه محصولات دیجیتالی خود سرمایه گذاری بیشتری می کنند و نسخه های وب 3.0 رسانه های اجتماعی در حال اجرا هستند، احتمالاً شاهد ظهور تأثیرگذاران آواتار خواهیم بود و آنها به جریان اصلی تبدیل خواهند شد. ورود متاورس به آواتارها این امکان را می دهد که حضور دیجیتالی خود را تثبیت کنند و شهرت خود را بسازند، و همچنین به مردم این امکان را می دهد که با برندها به روشی تعاملی تر درگیر شوند.
ظهور اینفلوئنسرهای مجازی “مستقل”.
محبوب ترین نمونه از این مورد، Miquela Sousa/Lil Miquela است. این توسط شرکت فناوری Brud مستقر در لس آنجلس ایجاد شد و توسط شرکت روابط عمومی هاکسلی مدیریت شد. او یک موسیقیدان، تغییر جوینده و صاحب سبک است و توسط مجله تایم به عنوان یکی از 25 فرد تأثیرگذار در اینترنت معرفی شد. عمق شخصیت او شبیه انسان است و توجه رسانه ها و فرصت های بی پایان او را جلب می کند. به گفته virtualhumans.org، اینها شامل مصاحبه با جی بالوین در کواچلا، مدلینگ برای پرادا و دریافت میلیونها استریم Spotify برای موسیقی او است.
Bermuda (@bermudaisbae) یکی دیگر از ساخته های Brud است که Chanel، Balenciaga، Tesla و Starbucks را در اینستاگرام خود تبلیغ کرده است. او با Blawko22 جفت شد و به دلیل هک کردن اینستاگرام لیل میکولا و نظرات سیاسی و حمایت او از ترامپ که اخیراً آن را تغییر داده بود، جنجال به پا کرد. در حالی که بدلکاریهایی مانند این اغلب برای جلب توجه انجام میشوند، اما این سوال را نیز مطرح میکند که در نسل بعدی اینفلوئنسرهای مجازی به دنبال چه چیزی خواهیم بود، آیا آنها به دقت کنترل میشوند و تحت مالکیت برند قرار میگیرند، یک شرط مطمئن در عصر حاضر. فرهنگ لغو، یا احتمالاً آواتارهای «انسانی» بیشتری را ببینید که اشتباه میکنند یا دیدگاههای متناقضی دارند اما به درستی با آنها برخورد میکنند؟
درست مانند اینفلوئنسرهای معمولی، اینفلوئنسرهای مجازی می توانند از طریق پست های حمایت شده و مشارکت برند برای سازندگان خود درآمد کسب کنند. ما تصمیم گرفتیم برخی از محبوب ترین اینفلوئنسرهای مجازی را تجزیه و تحلیل کنیم و محاسبه کنیم که آنها چقدر می توانند برای یک پست حمایت شده در اینستاگرام از برندها هزینه بگیرند و سپس آنها را بر اساس بالاترین پتانسیل درآمد رتبه بندی کنیم. با استفاده از ماشین حساب Inbeat Instagram Money، پتانسیل درآمد هر پست را برای برخی از معروف ترین اینفلوئنسرهای مجازی تعیین کردیم.
برندها چگونه از اینفلوئنسرهای مجازی استفاده می کنند؟
برندهایی که قبلاً شروع به استفاده از اینفلوئنسرهای مجازی کاملاً رایانهای کردهاند، موفقیتهایی را تجربه کردهاند، اما این بدان معنا نیست که آواتار ایجاد شده فاقد عناصر انسانی است. آنها می توانند به عنوان یک نمایش کامل بصری از برند و ارزش های آن استفاده شوند و همچنین تحت کنترل برند هستند. همچنین می تواند راهی برای اظهار نظر برند در مورد موضوعات اجتماعی و سیاسی بدون دخالت مستقیم برند، افزودن لایه های جدید به تصویر برند و ایجاد ارتباط با مخاطبان هدف باشد.
این اصلاً مفهوم جدیدی نیست، اما اخیراً وارد بحث عمومی شده است زیرا تقریباً یک واقعیت قابل اجرا است. گروه Yoox Net-a-Porter اینفلوئنسر مجازی خود را در سال 2018 راه اندازی کرد، او در کمپین هایی برای برندهای متعددی از جمله Tommy Hilfiger و Calvin Klein ظاهر شد. این مدل برای تبلیغ لباس، تعامل با سایر اینفلوئنسرهای مجازی و گذراندن بیشتر وقت خود در بین مدلها و تغییرات در صنعت مد وجود دارد.
اما با توجه به اینکه برندها اکنون اینفلوئنسرهای کامپیوتری خود را ایجاد می کنند، آیا رقابت برای اینفلوئنسرهایی که می خواهند به حضور آنلاین خود ادامه دهند، در جریان است؟ برندهایی مانند پرادا اکنون آواتارهای مارک دار دارند که کاملاً با ارزش ها و تصویر برند همسو هستند. “آب نبات” در سال 2011 اختراع و زنده شد و سپس در سال جاری در چاپ، فیلم و رسانه های اجتماعی دوباره راه اندازی شد زیرا او با یک بطری طعم واقعی طراحی شده توسط فابین بارون تعامل دارد. ایده اصلی ایجاد Candy، یک آواتار کامپیوتری یا «میوز مجازی»، جذابتر کردن استارتآپ برای مخاطبان جوانتر، بهویژه ژنرال Z بود.
اینفلوئنسرهای زندگی واقعی همچنان جایی خواهند داشت، اما پویایی آن ممکن است تغییر کند. اینفلوئنسرهای متعلق به برند به عنوان یک بازنمایی بصری از نام تجاری عمل می کنند که مشتریان می توانند با آن درگیر شوند، اما محدودیت هایی برای آنچه که این آواتارها می توانند به طور موثر تبلیغ کنند، به دلیل اینکه مستقیماً متعلق به برند هستند، وجود خواهد داشت. اینفلوئنسر مارکتینگ به این دلیل کار می کند که شخص ثالثی به جای اینکه برند خودش را توصیه کند، برند را توصیه می کند، همچنین کار می کند زیرا اینفلوئنسر به عنوان یک واسطه بین برند و مشتری عمل می کند و مشتری معمولاً می تواند به طور طبیعی با تأثیرگذار مورد نظر ارتباط برقرار کند.
طبق آمار مصرف کنندگان Mintel، تقریبا نیمی از افرادی که شخصیت ها را در رسانه های اجتماعی دنبال می کنند، علاقه مند به دنبال کردن یک اینفلوئنسر مجازی هستند. ما پیشبینی میکنیم که این رقم با انتقال رسانههای اجتماعی به شبکه ۳ وب و رایجتر شدن اینفلوئنسرهای مجازی افزایش مییابد.
چرا برندها و اینفلوئنسرها برای موفقیت باید تعادل اصالت را رعایت کنند؟
روزهایی که برندها میتوانستند بدون درگیر شدن با مخاطبان خود محتوا را در رسانههای اجتماعی ارسال کنند، گذشته است. جامعه سازی بیش از هر زمان دیگری مهم است، و این امر با تکامل متاورژن بیشتر می شود. ما قبلاً مارک هایی مانند شخصیت سازی نام تجاری اصلی Innocent و نحوه ارائه این کار از طریق استفاده هوشمندانه از تن صدا (TOV) را دیده ایم.
افزایش تعامل رسانههای اجتماعی در وب 3.0 به طور بالقوه به این پایان میدهد و برندها میتوانند نمایشهای آواتار بصری برند خود را ایجاد کنند و به جوامع خود اجازه میدهند تا تعامل معناداری بیشتری داشته باشند. در نهایت، برندها، اینفلوئنسرهای فعلی و اینفلوئنسرهای آینده باید حضور دیجیتالی خود را به دقت در نظر بگیرند و اینکه چگونه میتوانند «انسانیتر» و چند بعدی آنلاین باشند.
چگونه بازاریابان، برندها و اینفلوئنسرها می توانند استراتژی های خود را برای موفقیت تطبیق دهند؟
فناوری در حال تکامل بدون شک همچنان صنعت ما را مجبور به تغییر شکل خواهد کرد، اما با تمرکز بر ایجاد جامعه و توسعه حضور دیجیتال معتبر، بازاریابان میتوانند موفقیت برندها و برندهای شخصی را به طور یکسان تضمین کنند. دستیابی به این امر مستلزم یک استراتژی مشترک متمرکز بر اعمال نفوذ کانال های مختلف برای تحقق ارگانیک است. آژانسها و تیمهای داخلی که رویکرد سلبشده را ترجیح میدهند، کمتر احتمال دارد که جوامع مؤثری را ایجاد کنند که هسته اصلی رسانههای اجتماعی خواهد بود، زیرا ما به وب 3.0 میرویم. با ترکیب بینش از متخصصان در سراسر رشته ها، برندها می توانند حضور دیجیتالی ثابت و جذابی ایجاد کنند.
همکاری Sims x Depop و ایده Simfluencers شبیهسازی میکنند که رسانههای اجتماعی وب 3.0 چگونه میتواند به نظر برسد، با افزایش تعامل آن که امکان تجربهای تقریباً شبیه بازی و فرار را فراهم میکند. پتانسیل خاصی در صنعت مد وجود دارد، جایی که تولید انبوه لباسهای پوشیدنی به صورت دیجیتالی به آواتارها اجازه میدهد تا قبل از خرید آنها را امتحان کنند، بهویژه زمانی که آواتارها بازآفرینیهای نزدیک از شکل واقعی ما هستند. این به برندها اجازه میدهد تا تجربهای دیجیتالی در فروشگاه ایجاد کنند که در آن آواتارها از طریق قدرت واقعیت مجازی (VR) احساس کنند که در فروشگاه هستند.
تیم عملکرد ارگانیک در Honchō متخصصان چند رشتهای هستند که استراتژیهای دیجیتال مشترکی را ایجاد میکنند که برای هر برندی که به دنبال بهبود حضور دیجیتالی خود در سالهای آینده است ضروری است. ما روابط عمومی دیجیتال، محتوا و سئو را برای بهبود دید و درک خارجی از برند شما ترکیب می کنیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد متاورس و آینده بازاریابی، این مطلب را بخوانید.