
ممکن است عصر جدیدی از مصرفگرایی دیجیتال باشد، اما بسیاری از بازاریابان هنوز از همان روشهای قدیمی قبل از نقشهبرداری دیجیتال و تحلیل سفر مشتری استفاده میکنند – اما آیا این روشها هنوز برای هدف مناسب هستند؟ امروزه، مصرف کنندگان کنترل بسیار بیشتری بر سفر خریدار نسبت به قبل دارند، بنابراین از کدام چارچوب بازاریابی برای ایجاد یک استراتژی برنده استفاده کنیم؟
از یک طرف، ما قیف بازاریابی را داریم، یک روش آزمایش شده و آزمایش شده توسط بازاریابان در سراسر جهان. از سوی دیگر، ما See Think Do Care را داریم، چارچوبی که توسط Avinash Kaushik ایجاد شده است که توسط داده های مشتری هدایت می شود. قیف بازاریابی بدون شک یک روش اثبات شده است، اما همانطور که عادات مصرف کننده تغییر کرده است، استراتژی های مورد استفاده برای تعامل با آنها نیز باید تغییر کند. در اینجا ما تفاوت های ظریف و در عین حال عمیق بین دو استراتژی بازاریابی مختلف را شرح می دهیم.
قیف بازاریابی
قیف بازاریابی از سال 1898 وجود داشته است. این روش که توسط E St Elmo ابداع شد، به عنوان اولین تئوری بازاریابی رسمی شناخته شد و برای بیش از یک قرن ابزاری جدایی ناپذیر برای بازاریابان در سراسر جهان بوده است.
قیف بازاریابی بر یک سفر مشتری تمرکز میکند و مصرفکننده را به سمت پایین قیف خریدار هدایت میکند تا زمانی که در نهایت پس از خرید از برند، از پایین خارج شود. با این حال، علیرغم اینکه روشی قابل اعتماد است، روش قیف زمانی طراحی شد که داده های کمتری در دسترس ما بود – داده هایی که به ما درک بهتری از پیچیدگی های رفتار مصرف کننده می داد.
در گذشته مسیرهای کمتری به بازار وجود داشت. با وجود اینکه مشتریان به طور فیزیکی وارد فروشگاه شما می شوند یا یک تبلیغ تلویزیونی پخش می کنند، تعامل با مشتریان دشوار بود. رقابت کمتری وجود داشت، زیرا مصرف کننده به محل اتکا داشت، بهترین معامله در خیابان بزرگ و فرصت های کمتری برای تعامل با مصرف کننده وجود داشت. اکنون، به لطف وب، مصرف کنندگان این امکان را دارند که بتوانند به سرعت و به راحتی درباره محصولات تحقیق کنند. سفر مصرف کننده طولانی تر، با توجه بیشتر و نقاط تماس متفاوت است، اما همچنین به برندها این فرصت را می دهد که در مراحل مختلف سفر خریدار با مخاطبان هدف خود درگیر شوند.
قیف بازاریابی چگونه کار می کند؟
Send Pulse نمونه کاملی از قیف بازاریابی مدرن است که توسط برند آرایشی معروف NYX اجرا شده است.
سفر شروع میشود و کاربر وقتی با نام تجاری درگیر میشود و در صفحه Pinterest برند قرار میگیرد، وارد بالای قیف میشود. به کاربر تبلیغاتی ارائه میشود که محصولی خاص را با تصاویر مرتبط و یک توضیح کوتاه حاوی چندین پیوند به وبسایت NYX معرفی میکند و مشتری را به مرحله بعدی قیف، مرور میبرد. پس از اینکه کاربر روی پست تبلیغاتی کلیک کرد، به بخش خاصی از وب سایت اختصاص داده شده به آن محصول خاص هدایت می شود. به آنها مجموعه ای از گزینه های مختلف داده می شود که نیازهای آنها را برآورده می کند و آنها را به مرحله قصد و ارزیابی قیف هدایت می کند. در نهایت، کاربر می تواند محصول را تنها با دو کلیک خریداری کند و آن را به انتهای قیف بازاریابی برساند.
این بدون شک یک استراتژی عالی است که بازگشت سرمایه را فراهم می کند. با این حال، این استراتژی به پیچیدگی های عصر جدید مصرف کنندگان دیجیتال توجهی نمی کند. اینجاست که روش See Think Do Care در صدر قرار می گیرد.
به Think Do Care: Methodology for a New Age مراجعه کنید
با این حال، میتوانید در مورد STDC و کاربرد آن در وبلاگ ما اطلاعات بیشتری کسب کنید تا یک مرور مختصر به شما ارائه دهیم:
فناوری مدرن و گسترش رسانه ها – از جمله اینترنت – امکان تعامل و ارتباط با مشتریان را در هر مرحله از فرآیند خرید فراهم کرده است. STDC تشخیص می دهد که یک مصرف کننده همیشه اولین بار که با نام تجاری شما درگیر می شود، تراکنش را کامل نمی کند. بنابراین، این روش از یک استراتژی بازاریابی چند کانالی پشتیبانی می کند که مصرف کنندگان را دوباره جذب می کند. STDC با استفاده از داده ها برای تجزیه و تحلیل سفر دیجیتالی مشتریان، به شما این امکان را می دهد تا نیازهای فردی آنها را برآورده کنید و بسته به جایی که در قیف خریدار هستند، تمام اطلاعات مورد نیاز آنها را به مشتریان ارائه دهید.
نگاه کن:
استفاده از دادهها برای درک رفتار مصرفکننده، به شما امکان میدهد ویژگیها، عادات و سرگرمیهای بزرگترین مخاطبان واجد شرایط را شناسایی کنید. این افراد در حال حاضر تمایلی به خرید ندارند، اما به آنچه شما ارائه می دهید علاقه مند خواهند شد. بنابراین شما می خواهید تلاش خود را بر روی این افراد متمرکز کنید تا زمانی که آنها نیازی به محصولات یا خدمات شما دارند، در خط مقدم ذهن آنها باشید.
من فکر می کنم:
این افراد قصد تجاری دارند، اما همچنان برای یافتن بهترین برند، محصول یا خدمات برای نیازهای خود تحقیق می کنند. با استفاده از داده ها و تحقیقات کلمات کلیدی می توانید اطلاعات مورد نظر این افراد را مشخص کنید. با ارضای این نیاز با پاسخ دادن به سوالات آنها با مطالب و اطلاعات مرتبط، کاربر را تشویق می کنید تا دوباره با شما ارتباط برقرار کند.
انجام دادن:
اکنون کاربران ما قصد زیادی دارند، آنها می دانند که چه می خواهند. تصمیم نهایی احتمالاً به قیمت، در دسترس بودن، گزینه های تحویل، ارزش برند و بررسی خدمات بستگی دارد.
مراقبت ها:
این افراد مشتریان فعلی شما هستند که بارها و بارها از شما خرید کرده اند. هدف شما ایجاد وفاداری به برند است و اطمینان حاصل کنید که آنها بارها و بارها به شما مراجعه می کنند.
ابزارهای تجزیه و تحلیل به شما این قدرت را می دهند که بدانید کاربران شما دقیقاً در کجای سفر خود هستند و به شما امکان می دهد قدم بعدی آنها را پیش بینی کنید.
پس این از کجا قیف بازاریابی خارج می شود؟
چیزی که قیف بازاریابی در نظر نمی گیرد این است که مصرف کننده از مسیر شکست خورده خارج می شود. این تصویر از Marketoonist بصری را به خوبی به تصویر می کشد.
قیف بازاریابی در زمانی ایجاد شد که شناسایی و تعامل با مشتری قبل از اینکه حتی بدانند به خدمات شما نیاز دارند غیرممکن بود. با این حال، اکنون نه تنها میتوانیم تجربه بهتری برای مشتریان خود ارائه دهیم، بلکه میتوانیم دید واضحی از اسناد و موفقیت داشته باشیم که منجر به بازگشت سرمایه کلی بهتر میشود. هنوز جایی برای قیف بازاریابی وجود دارد، اما این باید گسترش یابد و در روشی مانند STDC گنجانده شود.
PushON متدولوژی See Think Do Care را برای همه کمپینهای ما با موفقیت بزرگ اعمال میکند – فقط از Silver Cross بخواهید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اینکه چگونه می توانیم استراتژی بازاریابی شما را تغییر دهیم و تغییر دهیم، همین امروز با تیم ما تماس بگیرید.