
رولها، مشکلات کلمات کلیدی، الگوریتمها، TikToks، صفحات ستونی، هشتگها، ارجاعها. برای یک بازاریاب در دهه 2020، گاهی اوقات مانند یک سفر بی پایان در زمین نمایشگاهی است که سریعتر و سریعتر می چرخد. تنها راه زنده ماندن بدون جیغ زدن یا پرت کردن، تمرکز روی یک نقطه است. من در مورد پیاده روی در نمایشگاه با این نکته صحبت می کنم، اما بقای بازاریابی بسیار شبیه است!
از نظر واقع بینانه، آیا می توان به سادگی روی یک تاکتیک بازاریابی تمرکز کرد و بقیه را نادیده گرفت؟ دقیقاً نه، اما میتوانید روی آنهایی که استفاده میکنید بسیار متمرکز باشید و انرژی خود را روی تعداد کمتری از فعالیتها متمرکز کنید، هر کدام را بهطور استثنایی انجام دهید، به جای اینکه خودتان را آنقدر نازک کنید که هیچ کاری را به خوبی انجام ندهید. شما می خواهید.
با گزینههای بسیار، محدود کردن و تصمیمگیری برای تمرکز بیشتر زمان/انرژی/بودجهتان واقعاً سخت است.
اهداف دیجیتال مارکتینگ
ابتدا به اهداف بازاریابی خود نگاه کنید. برای رسیدن به چه چیزی تلاش می کنید؟ در بازاریابی دیجیتال کسب و کار به کسب و کار شما برای یک یا چند مورد از موارد زیر کار خواهید کرد:
آگاهی – دسترسی به افرادی که هرگز نام شما را نشنیده اند
تعامل – آن افراد را به کاری که انجام می دهید علاقه مند کنید
تماس – آنها را تشویق کنید تا یک پرس و جو کنند
وفاداری – نگه داشتن آنها به عنوان مشتری
آگاهی معمولاً بیشترین بودجه را به خود اختصاص میدهد، زیرا معمولاً جذب مشتریان جدید بالقوه بیشتر طول میکشد و هزینه بیشتری نسبت به تبدیل و حفظ افرادی که قبلاً در مورد شما میدانند، بیشتر است.
برای افزایش آگاهی از کسب و کار خود و دستیابی به مخاطبان جدید، می توانید از طیف وسیعی از تاکتیک های بازاریابی دیجیتال، از جمله دو موفقیت بزرگ، سئو و رسانه های اجتماعی استفاده کنید.
رسانه های اجتماعی برای B2B
بیایید ابتدا به شبکه های اجتماعی نگاه کنیم. قبل از رفتن، باید تصمیمات زیادی بگیرید:
کدام پلتفرم های اجتماعی؟
این بستگی به مخاطبی دارد که میخواهید به آن دسترسی پیدا کنید و میخواهید چه کاری انجام دهد. شرکتهای B2B تمایل دارند به سمت لینکدین گرایش پیدا کنند، اما گاهی اوقات پلتفرم دیگری میتواند این حضور را تقویت کند یا عملکرد بهتری داشته باشد. تصور نکنید که TikTok پر از نوجوان است یا اینستاگرام فقط برای دستور پخت غذا است. تحقیقات خود را انجام دهید و ببینید افرادی که می خواهید با آنها صحبت کنید در کجا بیشتر فعال و درگیر هستند. اما آن را قابل کنترل نگه دارید. بهتر است به طور منظم محتوای عالی را برای تعداد کمی از شبکه ها ارسال کنید تا اینکه تعداد زیادی از آنها را نادیده بگیرید.
محتوای پولی یا ارگانیک؟
اگر میخواهید برای افزایش آگاهی به رسانههای اجتماعی ارگانیک تکیه کنید، باید زمان زیادی را صرف کنید، منظورم بسیار زیاد است، برای ایجاد محتوای اصلی، جذاب و قابل اشتراکگذاری. این احتمالاً به معنای استخدام کارمندی است که کار اصلی او تحقیق، برنامه ریزی، ایجاد، ارسال و پاسخ به نظرات چندین بار در روز است.
اگر کوچک به نظر می رسد، تبلیغات پولی را در نظر بگیرید، که می تواند بسیار مقرون به صرفه باشد، به خصوص اگر نوع افراد مورد نظر خود را در شبکه های اجتماعی انتخابی خود محدود کنید تا بودجه شما بسیار هدفمندتر شود. این سطح از هدفگیری یکی از مزایای بزرگ رسانههای اجتماعی پولی است – شما میتوانید تبلیغ خود را در مقابل افرادی که میخواهید به آنها دسترسی پیدا کنید، دریافت کنید، حتی اگر آنها فعالانه به دنبال کاری نباشند که در حال حاضر انجام میدهید.
شما می خواهید به چه جیزی برسید؟
آیا می خواهید مردم نام شرکت شما را بشناسند تا زمانی که محصولات شما را در جای دیگری می بینند بیشتر احتمال دارد محصولات شما را انتخاب کنند، آیا می خواهید خود را به عنوان یک متخصص موضوع معرفی کنید و اقتدار و اعتماد ایجاد کنید یا می خواهید آنها را تشویق کنید که از وب سایت خود بازدید کنید تا به آنها نشان دهید که چه کاری انجام می دهید و آنها را تشویق کنید تا در آنجا پرس و جو کنند؟
اگر قوطیهای لوبیا (یا سایر محصولات مصرفی) را میفروشید، به رسمیت شناخته میشوید زیرا میتوانند محصول را در فروشگاهها خریداری کنند. در حالت ایدهآل، آنها پستهای شما را چند بار میبینند، سپس وقتی محصول را در سوپرمارکت مشاهده کردند، آن را تشخیص داده و در سبد خرید خود قرار میدهند!
با این حال، اگر به فروش آنلاین میپردازید، میخواهید افراد را مستقیماً به فروشگاه آنلاین خود بفرستید تا خرید را تکمیل کنند، و اگر در یک محیط B2B هستید که راهحلها پیچیده هستند، میخواهید آنها را به وبسایت شما بروند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شما
اینجاست که کار مشکل می شود.
اگر مدل کسبوکار شما متکی به ارسال بازدیدکنندگان به وبسایت شما است، استفاده از رسانههای اجتماعی روشی بسیار موفق یا از دست رفته برای انجام آن است. شما کاملاً به هوسهای پلتفرم وابسته هستید، و اگر آخرین الزامات الگوریتم را برآورده نمیکنید (ساخت رول، دریافت تعامل و اشتراکگذاری، داشتن تعداد معینی فالوور یا هر چیز دیگری) قرار نیست کلیک ها را دریافت کنید. بی امان است (یا اگر از تبلیغات پولی استفاده می کنید گران و بی امان است). به محض توقف، بازدیدهای شما خشک می شود. در این شرایط، نقش رسانه های اجتماعی عمدتا این است که شما را به عنوان یک متخصص در یک موضوع معین معرفی کنند و اقتدار و اعتماد ایجاد کنند.
این ما را به جایگزین می رساند.
سئو برای B2B
با نگاهی به دادههای مشتریان ما در طیف گستردهای از صنایع، یک چیز مشخص میشود. در هر صورت، به طور قابل توجهی ترافیک بیشتری از موتورهای جستجو به وب سایت آنها وارد می شود تا از رسانه های اجتماعی. حتی آن دسته از مشتریانی که در شبکه های اجتماعی بسیار فعال هستند، ترافیک بسیار بیشتری را از موتورهای جستجو تولید می کنند.
بنابراین بلافاصله در تصمیم گیری برای تمرکز توجه خود کمک می کند. با این حال، اولویت دادن به سئو بر رسانههای اجتماعی لزوما زندگی شما را آسانتر نمیکند، اما میتواند مقداری از فشار را کم کند.
به جای نگرانی در مورد پست کردن داستان ها، ویدیوها و سایر محتوای رسانه های اجتماعی جذاب اما کوتاه مدت، می توانید زمانی را صرف ایجاد محتوای وب سایت با کیفیت، آموزشی و مفید کنید که واقعاً به روز مشتریان بالقوه شما ارزش می بخشد. در عین حال تخصص خود را نشان می دهد. به گوگل و همکاران
برای آسانتر کردن این کار، از ابزارهایی مانند Google Search Console و SEM Rush استفاده کنید تا به شما در درک انواع سؤالاتی که مردم میپرسند و راهحلهایی که به دنبال آن هستند، کمک کنند و از آنها به عنوان پایه پستها و صفحات وبلاگ خود استفاده کنید.
اگر ترفندهای رسانههای اجتماعی شما را دیوانه میکند، خوشحال میشوید که گوگل به تدریج از تمرکز بر میانبرها و ترفندهای سئو و اولویت دادن به محتوای آموزشی مرتبط که در واقع به افراد کمک میکند دور میشود. من میدانم که ما سالهاست که این را میگوییم، اما با پیچیدهتر شدن فناوری یادگیری ماشینی آن، در تمایز بهتر میشود. و هر بهروزرسانی جدید Google به گونهای طراحی شده است که زمین بازی را یکسان کند تا افرادی که لینکها را خریداری میکنند و مزخرفات بیش از حد بهینهسازی شده را پخش میکنند، دیگر پاداشی دریافت نکنند.
ترافیک وب سایت بیشتری دریافت کنید
بنابراین اگر وب سایت شما بخش مهمی از فرآیند فروش شما است، می بینیم که سئو برای جذب بازدیدکننده بسیار ارزشمندتر از رسانه های اجتماعی است. من به جزئیات در مورد چگونگی به دست آوردن ترافیک بیشتر نمی پردازم زیرا بسیاری از پست های وبلاگ قبلی در این زمینه نوشته ایم. یک مورد محبوب برای اهداف وبلاگ نویسی، یکی برای سئو برای مدیران ارشد و دیگری برای ترافیک وب سایت و سرنخ ها وجود دارد.
پس از همه، راز این است که به طور مداوم اطلاعات مفید و مرتبطی تولید کنید که به افرادی که می خواهید جذب کنید کمک کند. محتوای وبسایت خود را راهاندازی کنید تا آن همه ترافیک جستجوی دوستداشتنی را به دست آورید، سپس از رسانههای اجتماعی بهعنوان یک ابزار اضافی برای جذب چند فرد مناسب بیشتر استفاده کنید و در عین حال خود را به عنوان یک متخصص در زمینه کاری خود قرار دهید. و دیگر نگران تکمیل آخرین رقص نباشید!