
روندهای فعلی و دنیای آینده کار
پس کجا داریم میریم؟ دنیای آینده کار قرار است دیجیتالی باشد، ما باید مطمئن شویم که در مورد کارگران و تیمهایمان فکر میکنیم تا آنها را در ماجراجویی دیجیتال همراه خود نگه داریم.
از آنجایی که چهره دیجیتال متأسفانه در حال تغییر روش خرید ما است – ما شاهد بسته شدن فروشگاه های فیزیکی توسط خرده فروشان بزرگ هستیم – همچنین شاهد انواع جای خالی در STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی) و نقش های دیجیتال سنگین هستیم. از آنجایی که برنامه نویسی و برنامه نویسی تکمیل نشده باقی می مانند، متوجه می شویم که در حال حاضر کمبود شدیدی از این نوع کارگران ماهر وجود دارد.
همچنین طی 10 سال گذشته شاهد افزایش بزرگی در کارگران خوداشتغال بودهایم که به عنوان فریلنسر شناخته میشوند – از جمله 8 درصد از «کارگران اقتصاد گیگ» جدید که از کار برای شرکتهای مبتنی بر اپلیکیشن مانند Deliveroo و Uber – متخصصین متولد شدهاند. و معایب شاید برای یک وبلاگ دیگر.
تا سال 2025، سه چهارم نیروی کار را میلنیالها (متولدین بین 180 تا 1996) تشکیل میدهند و 30 درصد مشاغل فعلی تحت تأثیر اتوماسیون قرار دارند.
ما در حال حاضر در عصر «الگوریتم» هستیم و رایانهها هنوز از ما انسانهای فانی در فرآیندی به نام «یادگیری ماشینی» یاد میگیرند – اکنون زمان آن رسیده است که گفتگو را در مورد تأثیر این موضوع بر تیمهای شما و چه شکافهایی در مهارتها شروع کنیم. از قبل سرویس شود
مشکل این است که بسیاری از مهارتهای دیجیتال از قبل «انتظار» هستند، مانند…
دسترسی به فیشهای حقوق به رزرو آنلاین/تغییر تغییرات در برنامه ارسال گزارشها/برگههای زمانی ایمیل داخلی و خارجی ایجاد/انتشار/آپلود برنامههای شغلی استفاده از نرمافزار موجودی/ردهبندی
وقتی 87 درصد از شرکتها معتقدند دیجیتال یک فرصت رقابتی است، چرا بیشتر روی آموزش کارکنان و کارگران خود سرمایهگذاری نمیکنند؟
ما در حال حاضر می دانیم که 8 درصد از بریتانیا به هیچ وجه مهارت های اولیه دیجیتالی ندارند و 21 درصد از جمعیت بریتانیا فاقد 5 مهارت کلیدی دیجیتالی هستند که در استانداردهای ملی برای مهارت های دیجیتال آمده است.
این 5 مهارت توسط …
مدیریت ارتباط اطلاعات و مبادلات محتوا برای حل مشکلات ایمن و قانونی بودن آنلاین
اما آیا ما از خودمان جلوتر هستیم؟ چرا ما فرض می کنیم که همه در محل کار مهارت های دیجیتال دارند. این ممکن است به این دلیل باشد که فردی را در محل کار میبینیم که یک قطعه خاص از تجهیزات را اجرا میکند یا از یک برنامه، برنامه یا فرآیند خاصی برای انجام وظایف روزانه خود استفاده میکند، اما اینها ممکن است به سادگی همان چیزی باشد که ما آن را «مهارتهای فنی» مینامیم – مهارت فنی آموخته شده برای تکمیل. یک کار، اما از همان شخص بپرسید که آیا او 5 “مهارت دیجیتال” را دارد، ممکن است نداشته باشد! ما با سازمانهایی کار کردهایم که تیمهایشان واقعاً در کاری که انجام میدهند خوب هستند، اما فاقد 5 مهارت اصلی دیجیتال هستند، چیزی را فرض نکنید، همیشه بپرسید. و برای کسانی از شما که فکر می کنید همه چیز به سن مربوط می شود – اینطور نیست – یک گزارش Princes Trust از چند سال پیش نشان داد که 70٪ از افراد 16 تا 24 ساله احساس می کنند که فاقد اعتماد به نفس و مهارت های دیجیتال مناسب برای محل کار هستند – بنابراین دفعه بعد شما فکر می کنید “oh x قرار است رسانه های اجتماعی ما را انجام دهد، آنها جوان هستند، آنها همیشه در تلفن خود هستند” – آنها ممکن است با برنامه های چت و سیستم های پیام رسانی تجربه داشته باشند، اما ممکن است ندانند که چگونه در مورد شما صحبت کنند. نام تجاری یا استفاده از سیستم های آنلاین خود برای دسترسی به برنامه هایی که قبلاً از طریق دستگاه های تلفن همراه استفاده می کردند.
این فرض ممکن است عمدی یا بدخواهانه نباشد، اما ممکن است یک سوگیری ناخودآگاه باشد. چیزی که در طول زندگی با خود آورده ایم و بر اساس باورهای ریشه دار و سبک زندگی خودمان است.
آنها 90 تا 95 درصد افراد را تحت تأثیر قرار می دهند و می توان آنها را به عنوان…
سوگیری های ناخودآگاه (یا ضمنی) کلیشه های آموخته شده ای هستند که خودکار، غیرعمدی، عمیق، جهانی و قادر به تأثیرگذاری بر رفتار هستند.» ویکی پدیا
بنابراین سوگیری ناخودآگاه از کجا در دیجیتال وارد می شود؟
خب، جواب ساده همه جا هست!
این را می توان در تمام مراحل فرآیند دیجیتال – از جمله استخدام، حفظ و ارتقاء یافت. در زبان، رفتار و تصمیمات وجود دارد و از منظر برابری معمولاً مبتنی بر فرضیات منسوخ است. گاهی اوقات متأسفانه این می تواند به ویژگی های محافظت شده حمله تبعیض آمیز نیز باشد. این موضوع همچنین میتواند همراه با سوگیریهای ناخودآگاه در مورد افرادی باشد که جنبههای مختلفی از شخصیت خود را نیز دارند – سطح تحصیلات، زبان انگلیسی (یا زبانی که با آن کار میکنند)، شرایط زندگی و باورهای سیاسی – اصطلاحی که برای توصیف این موضوع ابداع شده است «بینبخشی» است. “.
به عنوان مثال، در چند سال گذشته، FitBit، کسبوکار بزرگ فناوری سلامت، تنها پس از سالها گزینه ردیابی سلامت زنان را در فناوری و برنامههای خود منتشر کرد – این گزینه هرگز در نسخههای اولیه وجود نداشت، زیرا هم تیم توسعه و هم برنامهنویسان آنها مرد بودند و من. فکر نمی کردم این یک ویژگی عالی باشد!
سپس صفحههای قفل تشخیص چهره آیفون هستند که اگر نوع پوست یا ویژگیهای صورت خاصی داشته باشید، شما را نمیشناسند. این باعث می شود فکر کنیم که آنها محصولات خود را با یک گروه کاربری متنوع تست نکرده اند، در غیر این صورت چرا آنها را با حذف برخی از کاربران منتشر می کنند؟
اگر به الگوریتمها علاقه دارید، یک مطالعه عالی، الگوریتمهای ظلم است – چگونه موتورهای جستجو نژادپرستی را تقویت میکنند اثر Safiya Umoja Noble – یک مطالعه واقعاً چشمنواز!
بنابراین موانع دیجیتال چیست؟
بنابراین، فرضیاتی که قبلاً انجام دادیم، مبتنی بر تعصبات ناخودآگاه ما هستند (که قبلاً متوجه شدهایم و میتوانیم از آن درس بگیریم، درست است؟) اکنون میدانیم که نباید تصور کنیم که مردم به اینترنت متصل هستند!
دیگر تعجب نخواهید کرد اگر بشنوید که 11٪ از بریتانیا دسترسی منظم به اتصال ندارند و به عنوان یک مانع دیگر، افراد ناتوان دارای 16.5٪ نرخ آفلاین بودن دائمی هستند.
مهمترین موانع فناوری های دیجیتال
نه برای من/اطمینان دسترسی به اطلاعات/راهنمای/آموزش ترس – خیلی پیچیده است، روبات ها کنترل می شوند یا ترس از امنیت یا اختلال اینترنت – بله، اینها مسائل دنیای واقعی هستند که ما در طول سال ها مستقیماً از زبان آموزان خود شنیده ایم! قیمت/اتصال به اینترنت مهارت های فنی شما آنچه را که نمی دانید نمی دانید
در نظر بگیرید که چگونه این ممکن است بر کارگران مهاجری که انگلیسی برای آنها زبان اول یا دوم نیست، یا زنانی که پس از وقفه به نیروی کار بازمیگردند، تأثیر بگذارد (60٪ از آنها میگویند که فاقد اعتماد به نفس و مهارتهای دیجیتال هستند تا فوراً دوباره به نیروی کار بپیوندند!)
بعدش چی؟ چگونه مطمئن شویم که کسی را پشت سر نمی گذاریم؟
بزرگترین بخش گنجاندن این است که به همه فرصت بدهیم – ممکن است به یک شکل ارائه یا ارائه نشود، اما باید برابر با دسترسی یکسان باشد. اگر مردم تصمیم بگیرند که درگیر نشوند – ما این بخش از جمعیت را “غیر دیجیتالی” نامیده ایم – تا زمانی که فرصت و پشتیبانی ارائه شده را داشته باشند، خوب است.
برخی از ایده های ما عبارتند از…
محتوای/تصاویر/ادبیات تبلیغاتی متنوعتر و نمایندهتر – ضرب المثل قدیمی، شما نمیتوانید چیزی باشید که نمیتوانید ببینید – اگر میخواهید تیم خود را درگیر کنید، مطمئن شوید که درباره آنهاست و شامل آنها میشود! آموزش تعصب ناخودآگاه قلاب/علاقه را پیدا کنید – بزرگترین عنصر آموزش مقدماتی برای مهارتهای دیجیتالی اولیه – اگر پاسخ “علاقهمند نیستید” را دریافت کردید، آیا فقط به این دلیل است که آنها نمیدانند دیجیتال چقدر میتواند قدرتمند و مفید باشد؟ آیا آنها می خواهند دستور العمل های آنلاین پیدا کنند، در هزینه بیمه ماشین خود صرفه جویی کنند یا با دوستان خود در آن سوی دنیا تماس ویدیویی داشته باشند؟ گوش دادن به آنها و یادگیری آنچه باعث می شود آنها کار کنند به این معنی است که می توانید یک قلاب سفارشی برای آنها ایجاد کنید – کاری که ما عاشق انجام آن هستیم و بسیار ارزشمند است!!! 😀 فرآیندهای استخدام بدون تعصب – ما اکنون از بازار کار منچستر حمایت کردهایم تا 16 درصد از آگهیهای آنها را با استفاده از زبان خنثی جنسیتی دریافت کنیم! پشتیبانی از بخشها/افراد مختلف آموزش داخل/خارج/بازگشت به کار – برای مثال آموزش مهارتهای دیجیتالی ما برای زنان، زنان بازگشته محیط کار قابل دسترس تنظیمات معقول یادگیری مادامالعمر و CPD برای کارگران
واضح است که هر کس عناصر متقاطع خود را دارد و همراه با آن موانع شخصی خود را دارد، بنابراین دفعه بعد که در نظر گرفتید چگونه کمبود مهارت های دیجیتال مدرن را در تیم خود برطرف کنید، از تیم خود بپرسید که چه چیزی مانع آنها می شود و چگونه می توانید کمک کنید. آنها بیشترین بهره را از دیجیتال می برند. بهتر از آن، آموزش های سفارشی برای سازمان یا تیم خود دریافت کنید – روی افراد خود سرمایه گذاری کنید و خواهید دید که کسب و کار و تیم می توانند با آن رشد کنند، بنابراین همه می توانند از آن بهره مند شوند.