
در ابتدا در سال 2013 نوشته شد – به روز رسانی 23 برای شامل برخی از فرصت ها و چالش های در حال رشد هوش مصنوعی
به عنوان صاحب وبسایت، اولین چیزی که توصیه میکنم این است که به وبسایت خود طوری فکر کنید که انگار ماشین، خانه یا محل تجاری شماست.
من مطمئن هستم که تمام تلاش خود را می کنید تا مطمئن شوید که همه چیز به نام شماست و شما مالک واقعی این املاک هستید و فقط شما یا شخصی که به او اعتماد دارید کلید آن را دارید.
به نظر می رسد بسیاری از فریلنسرها و شرکت ها در آنجا وجود دارند که در غیر این صورت از نظر طراحی و توسعه کار معقولی انجام می دهند، اما از تاکتیک های گروگان گیری مشتری استفاده می کنند که راهی مطمئن و باخت برای شروع یک رابطه تجاری است.
اگر یک آژانس وب یا فریلنسر هستید که از این رویکرد برای مشتریان خود استفاده می کنید، یک دقیقه در مورد آن فکر کنید. اولین باری که اعتبار شما زیر سوال میرود، زیرا در مورد چیزی مانند مالکیت نام دامنه آن وبسایت صحبت نکردهاید، در یک مارپیچ رو به پایین بدون بازگشت هستید.
من به شدت برعکس را توصیه می کنم. من نه تنها مطمئن می شوم که مشتریان من بر تمام جنبه های سایت خود، از جمله مالکیت دامنه، دسترسی میزبانی و مدیریت محتوا، کنترل دارند، بلکه هر سندی را که برای تولید، نگهداری و بازاریابی آن سایت ایجاد می شود، در هر زمان در Google قابل دسترس می کنم. پوشه Docs. اگر مشتری قصد دارد شما را ترک کند، این چند ترفند ارزان نیست که نظر او را تغییر می دهد.
بنابراین چه صاحب سایت، چه طراح یا توسعهدهنده باشید، سؤالات زیر را از خود بپرسید:
این چیزی است که هنگام انجام پیشنهادات سئو بسیار با آن مواجه می شوم. یک شرکت طراحی وب کوچک یا فریلنسر سایت را طراحی کرده و دامنه را به عنوان بخشی از معامله ارائه کرده است، اما مشکل اینجاست که شرکت طراحی وب، نام دامنه را به نام خود ثبت کرده است، نه به نام مشتری. بنابراین در واقع آنها مالک سایت هستند حتی اگر مشتری هزینه آن را پرداخت کند.
شما می توانید هر نام دامنه ثبت شده را در اینجا بررسی کنید: http://whois.domaintools.com. این اطلاعات عمومی است و اگر در بریتانیا مستقر هستید، میتوانید دامنههای .uk را که در http://www.nominet.org.uk دارید کنترل و به روز کنید.
درصد زیادی از وبسایتهای کسبوکار کوچکی که من بررسی میکنم، صاحبان خود را با دسترسی کم یا بدون دسترسی به ریشه سایت رها کردهاند. آنها از سایت های نمایش انفرادی گرفته تا سازمان های کوچکی که سایت را به شرکت های طراحی وب برون سپاری می کنند، متفاوت هستند.
در طول چند سال گذشته من بسیاری از سوالات سئو و RFQهایی داشته ام که در مراحل اولیه ممیزی متوقف شده اند، زیرا مالک سایت به ریشه سایت دسترسی نداشته است. انجام سئوی خوب بدون این کار آسانی نیست، مگر اینکه فکر کنید سئوی خوب فقط مربوط به پیوندها و تراکم کلمات کلیدی یا پیوندهای متن غنی است که به صفحات شما اشاره می کنند.
وسوسه رفتن با شرکتهای بزرگی مانند GoDaddy و مانند آنها ممکن است طبیعی به نظر برسد، زیرا آنها به دلیل محبوبیت خود اطمینان بخشی را ارائه میدهند، اما سرمایهگذاری زمان برای یافتن یک شرکت میزبان کوچک خوب میتواند نتیجه دهد. در واقع می تواند تفاوت بین موفقیت و شکست یک سایت باشد. برخی از مشکلات رایج با شرکت های بزرگ مانند GoDaddy این است که پشتیبانی اغلب ضعیف است و برای میزبانی مشترک، زمان بارگذاری صفحه به طرز طاقت فرسایی کند است. این اغلب به دلیل سرورهای مستقر در ایالات متحده برای سایت های بریتانیا است.
حتی یک کار با یک کلیک مانند نصب وردپرس، که عملاً بیش از چند دقیقه طول نمی کشد، می تواند در یک صف قرار بگیرد و چهار یا شش ساعت به تاخیر بیفتد. این تجربه من با GoDaddy بوده است، بنابراین آنها برای من بیشتر شبیه NoGo هستند.
به طور خلاصه، هر چه سرور شما (جایی که سایت در واقع در آن زندگی می کند) به جایی که کاربران شما هستند نزدیکتر باشد، صفحات سریعتر ارائه خواهند شد. این به نوبه خود این شانس را افزایش می دهد که محتوای شما مشاهده شود و بازدیدکنندگان شما محصولات شما یا هر هدفی از سایت شما را خریداری کنند. مکان سرور نیز عاملی در سئو است، زیرا گوگل در هر شرایطی ترجیح می دهد صفحه ای سریع را به جای صفحه کند توصیه کند.
صاحبان مشاغل کوچک بیشتر به یک وب سایت مانند یک بروشور نگاه می کنند، آن را طراحی و می سازند، سپس راه اندازی می کنند و فکر می کنند که می توانند راحت بنشینند و استراحت کنند. اما این طوری نیست. برای دستیابی به حداکثر بازده، مدیریت دقیق، برنامه ریزی و اجرا الزامی است. شرکتهای بزرگ این فرآیندهای ساعتی و کمپینهای فصلی را برای برآورده کردن خواستهها و انتظارات مشتری یا بهتر است بگوییم برای دیکته کردن آنها دارند.
6 آیا سایت روی CMS کار می کند؟
مگر اینکه شما یک سایت به سبک بروشور ایستا بخواهید که تغییرات بسیار کمی داشته باشد، می خواهید بتوانید محتوای خود را به راحتی و به طور ایده آل و بدون دانش فنی مدیریت کنید. برای این کار به یک سیستم مدیریت محتوا (CMS) نیاز دارید. برخی از محبوب ترین و منبع باز (استفاده رایگان) وردپرس، دروپال و جوملا هستند. همچنین مجنتو و چندین مورد دیگر به طور خاص برای تجارت الکترونیک وجود دارد.
آژانسهای وب نیز ممکن است CMS خود را داشته باشند و سعی میکنند آن را بهعنوان بخشی از معامله بهصورت رایگان در اختیار شما قرار دهند، آن را برای ویژگیهایی مانند امنیت و غیره به شما بفروشند، اما در واقعیت به احتمال زیاد این تنها بخشی از استراتژی حفظ مشتری است که در بالا ذکر شد. .
استفاده از چنین سیستم انحصاری، کار یک تیم کوچک (یک تا ده برنامه نویس که در یک دوره پنج تا ده ساله کار می کنند) را در مقابل، برای مثال، جامعه جهانی توسعه دهندگان و مشارکت کنندگان وردپرس قرار می دهد. ریاضی بسیار ساده است، شما به احتمال زیاد پول خوبی برای چیزی کمتر از آنچه می توانید به صورت رایگان دریافت کنید، پرداخت می کنید.
7 بازدیدکنندگان/مشتریان شما چه کسانی هستند؟
تعیین مخاطب هدف خود از ابتدا، احتمالاً قبل از شروع هر طراحی یا توسعه، باید به شما اطلاع دهد که سایت شما چگونه به نظر می رسد، چه ویژگی هایی باید داشته باشد و غیره. اما در تجربه من اینطور نیست که بسیاری از سایتها ساخته میشوند، رایجترین رویکرد هنوز هم این است که «ما آن را هر طور که میرویم درست میکنیم».
در حالت ایده آل، شما یک طرح تجاری با تحقیقات بازار کامل خواهید داشت. در غیر این صورت، برخی از مصنوعات که می توانند به شما در شناسایی بازدیدکنندگان هدف ایده آل خود کمک کنند، بدون ترتیب خاصی، طراحی سفر مشتری، شخصیت های کاربر و موارد استفاده هستند. شما فقط می توانید آنها را در گوگل جستجو کنید.
توجه به این نکته ضروری است که وب سایت شما کسب و کار شما نیست، فقط یک ابزار برای کسب و کار شماست و بنابراین داشتن یک استراتژی برای آن مهم است.
8 وب سایت شما تجارت شما نیست – یک استراتژی داشته باشید
شروع یک کسب و کار پس از فرآیندی مانند “ایده داشته باشید، یک سایت بسازید، هورا، شما در کسب و کار هستید” تقریباً یک راه 100٪ مطمئن برای شکست است. یک وب سایت ممکن است امروزه بخش مهمی از اکثر مشاغل باشد، اما داشتن یک وب سایت و کسب و کار دو چیز بسیار متفاوت هستند.
به اندازه داشتن یک طرح کسب و کار با صفحات گسترده، اهداف مالی و شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)، یک سند ساده یک یا دو صفحه ای با چشم انداز، اهداف، مخاطبان هدف و نحوه جذب آنها به سایت خود، آنها را تا زمانی که این کار را انجام دهید در آنجا نگه دارید. تماس نگیرید یا محصولات خود را خریداری نکنید، برای سایت شما معجزه می کند. مهم است که قبل از راهاندازی یک وبسایت، یک استراتژی روشن داشته باشید تا اطمینان حاصل کنید که با اهداف و اهداف کلی کسبوکار مطابقت دارد.
9 چگونه پیدا خواهید شد
این ما را به خوبی به این نقطه می رساند که؛ بازدیدکنندگان سایت شما از کجا خواهند آمد؟ اگر از انواع ترافیک وب اطلاعی ندارید، می توانید در یکی از پست های قبلی من به انواع مختلف ترافیک وب سایت مراجعه کنید.
باز هم، هر چه زودتر نه تنها در نظر بگیرید که بازدیدکنندگان ایده آل سایت شما چه کسانی هستند، بلکه از کجا خواهند آمد، شانس شما برای دستیابی به اهداف خود با کمترین تلاش بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر بازدیدکنندگان بیشتر و تبدیل ها با سرمایه گذاری کمتر. درک منابع مختلف ترافیک وب سایت و نحوه هدف گذاری موثر آنها برای جذب بازدیدکنندگان بیشتر به سایت شما و در نهایت افزایش تبدیل، مهم است.
10 Google باید وابسته باشد که بر آن غلبه کنید – SEO، PPC و موارد دیگر
در پایان، اگر وضعیت وب امروز را درک کنید، میدانید که موفقیت آنلاین بدون در نظر گرفتن بهینهسازی موتور جستجو (SEO) و تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC) عملا غیرممکن است. هر دو استراتژی مهم برای هدایت ترافیک به وب سایت شما و افزایش تبدیل هستند.
برای کسب و کارهای کوچک مهم است که در SEO و PPC و همچنین سایر تکنیک های بازاریابی دیجیتال سرمایه گذاری کنند تا از رقبا متمایز شوند. یکی از مؤثرترین راهها برای انجام این کار، ساختن و مدیریت هویت آنلاین خود از طریق پلتفرمها و خدمات مختلف، مانند رسانههای اجتماعی و فهرستهای آنلاین است.
با پیشرفت های تکنولوژیکی، استفاده از هوش مصنوعی (AI) در بازاریابی دیجیتال به طور فزاینده ای محبوب می شود. ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند ChatGPT میتوانند به کسبوکارها در خودکارسازی خدمات مشتری، شخصیسازی محتوا و حتی پیشبینی رفتار مشتری کمک کنند.
با استفاده از قدرت هوش مصنوعی، شرکت ها می توانند با ارائه خدمات کارآمدتر و موثرتر به مشتریان خود، مزیت رقابتی به دست آورند. به عنوان مثال، ChatGPT یک مدل زبان پیشرفته است که می تواند با پاسخ به سؤالات مشتری، ارائه اطلاعات و کمک به ایجاد محتوا به کسب و کارها کمک کند.
استفاده از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند ChatGPT می تواند به کسب و کارهای کوچک در صرفه جویی در زمان و منابع کمک کند و در عین حال تجربه کلی مشتری را بهبود بخشد.
به طور کلی، داشتن یک استراتژی واضح برای هدایت ترافیک به وب سایت و دستیابی به اهداف تجاری مهم است. اگر نظر یا دیدگاهی برای اضافه کردن دارید، در نظرات به اشتراک بگذارید.