
تعادل کار و زندگی بهتر
وقتی در خانه هستم، خیلی راحت میتوانم لپتاپم را ببندم و با سریالهای نتفلیکس که آماده پرخوری هستند، مستقیم روی مبل بنشینم. و می دانم که من تنها نیستم.
بودن در یک مکان خارجی هیجان را به شب های شما بازمی گرداند. وقتی لپتاپم را بستم، در عوض متوجه شدم که از کنار ویرانههای تاریخی، مناظر زیبای غروب خورشید قدم میزنم، و (احتمالاً اغلب اوقات) برای یک لیوان شراب و یک بشقاب کارائوکه در یک میخانه عجیب در پشت خیابان توقف میکنم.
برای من زنگ بیداری بود که عصرها «زمان من» بود، زمانی برای استراحت، استراحت و لذت بردن بعد از کار. این به من روح تازه ای بخشید و از زمانی که در خانه هستم، دو پارک محلی جدید را کاوش کردم، دوستان را برای نوشیدنی بعد از کار ملاقات کردم و فقط یکی از چهار فصل سریالی را که در حال حاضر تماشا می کنم، پشت سر گذاشتم!
خلاقیت در محیط های جدید رشد می کند.
همانطور که محیط اطراف آشنا، افکار آشنا و چیزهای آشنا آرامش بخش است، چیزهای آشنا تقریباً به طور قطع خلاقیت شما را خفه می کنند.
وقتی در لیسبون بودم، الهام گرفتم. تمام زمان. حضور در یک شهر جدید، داشتن تجربیات جدید و ملاقات با افراد جدید، من را بسیار خلاق تر کرد. من متوجه شدم که ایده های جدیدی به سمت چپ، راست و مرکز ارائه می کنم و موانع تصویری بسیار کمتر می شوند زیرا به سرعت راه هایی برای دور زدن آنها پیدا می کردم.
ماهیت خلاقیت در آغوش کشیدن چیزهای جدید است، زیرا اگر به آن فکر کنید، چگونه می توانیم ایده های جدیدی داشته باشیم؟
این قطعا چیزی است که من به آینده ادامه خواهم داد. جلسات خلاقانه من از این به بعد در پیاده روی، در یک کافه یا حتی فقط در گوشه مورد علاقه من از باغ برگزار می شود. یا شاید من فقط باید هر ماه یک پرواز به یک مکان جدید رزرو کنم…
تعامل انسانی مهم است.
دروغ نمی گویم گاهی اوقات فکر وارد شدن به دفتر وحشتناک است. مجبور به انجام هر کاری غیر از دویدن دو روزه به نظر تلاش بیش از حد است.
اما وقتی همه چیز از شما سلب می شود و در محیطی ناآشنا قرار می گیرید، متوجه می شوید که این محیط اداری چقدر اهمیت دارد. در حالی که من یک استودیوی دوستداشتنی در منطقه تاریخی لیسبون داشتم، برای یک فضای کار محلی ثبتنام کردم تا بتوانم به معنای واقعی کلمه مردم را ببینم، با آنها صحبت کنم و در کنار دیگران باشم.
شروع کردم به دریافت که صحبت کردن با مردم با دستگاه قهوه ساز کفش سفارشی، جنون ساعت شلوغی پاریس و بهترین مکان برای یک پیسکو ترش در شهر لذتی مطلق است. در واقع یکی از نکات برجسته روز من.
این به من یادآوری کرد که در حالی که کار از خانه می تواند بسیار مفید باشد، تعامل انسانی به همان اندازه پاداش است – حتی اگر فقط برای کشف بهترین میله ها باشد!
نکته برتر: یک فضای کار مشترک با یک سگ ساکن پیدا کنید.
ارتباط شخصی با همکاران را در اولویت قرار دهید.
در ادامه مطلب بالا… قبل از «روزهای اداری» من زمانی بود که از همکاران در مورد آخر هفتهها، توصیههای نتفلیکس پرسیدم و برخی جوکهای (کاملاً وحشتناک) را انجام دادم.
من خیلی سریع یاد گرفتم که ایجاد یا حفظ روابط خوب با همکاران در زمانی که شما از هم دور هستید دشوارتر است و حتی بیشتر از آن زمانی که تنها هستید! شما جوک های درونی را درک نمی کنید زیرا در زمان ساخت آنها نبودید، دلتنگ پیاده روی به میخانه در روزهای آفتابی می شوید.
اما باعث شد وقتم را صرف کنم تا از مردم بپرسم حالشان چطور است، واقعا چطور هستند و مدتی را در یک چت کلی بگذرانم. انجام این کار به شما کمک می کند تا با همکاران خود ارتباط برقرار کنید، حتی اگر هزاران مایل دورتر هستید و همچنین به این معنی بود که وقتی برگشتم احساس می کردم هرگز آنجا را ترک نکرده ام.
مطمئن شوید که کار شما ارزش های شما را منعکس می کند.
برای من سفر علاقه من است. هیچ تعطیلاتی هرگز هوس سرگردانی من را خاموش نمی کند. بنابراین، کار کردن برای شرکتی که بتوانم علاوه بر مرخصی سالانه سخاوتمندانه، مکانهای جدید را کشف کنم، لذت مطلق است.
این واقعاً اهمیت فرهنگ را در یک شرکت برجسته می کند. خیلی بیشتر از حقوق باید در نظر گرفت. ممکن است مبلغ مضحکی دستمزد دریافت کنید، اما اگر نتوانید از آن لذت ببرید، چه فایده ای دارد؟
من نمی گویم این ابتکار برای هر شرکتی مناسب است. منظورم این است که من به SEO Travel پیوستم زیرا می خواستم در صنعت سفر کار کنم و این فرصت به ویژه برای تیمی از افرادی که عاشق کاوش هستند مناسب است.
اما ایجاد طرح هایی مانند شغل ماه ما به کارمندان این فرصت را می دهد که در کنار شغل خود کاری را که دوست دارند انجام دهند، و این چیزی است که با پول نمی توان خرید!